جدول جو
جدول جو

معنی ابن ابی حبه - جستجوی لغت در جدول جو

ابن ابی حبه(حَبْ بَ)
ابن ابی حبه. تابعی است. از نظر تاریخی، تابعی کسی است که واسطه میان صحابی و نسل های بعد از اسلام است. این افراد نقش واسطه ای در نقل و انتقال معارف اسلامی دارند. تابعی بودن، یکی از درجات افتخار در علم رجال است و به فرد اعتبار خاصی می بخشد. احادیثی که از طریق تابعین نقل شده اند، بخش بزرگی از سنت اسلامی را تشکیل می دهند.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ اَ حَیْ یَ)
منجم. از مردم بغداد. شاگرد جعفر بن مکتفی و از پیوستگان اوست و جعفر بن مکتفی را در این علوم دست و تتبع بوده است. (از قفطی)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ اَ قُرْ رَ)
ابوعلی منجم علوی بصری. او راست: کتاب العله فی کسوف الشمس و القمر. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ اَ صُ)
عبدالله بن عمرو بن ابی صبح المازنی اعرابی بدوی. او به بغداد آمد و بدانجا مقیم گشت و هم آنجا درگذشت. شاعری فصیح است و علما از او لغت و شعر فرامی گرفتندو او را با فقعسی، اخباری طریف است. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
ابن محمد بن ابی شیبه الکوفی. معروف به ابن ابی شیبه و مکنی به ابوالحسن. از حفّاظ حدیث است. او راست: المسند و التفسیر. وی مردی ثقه و امین بود و به سال 156 هجری قمری متولد شد و به سال 239 هجری قمری درگذشت.
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ اَ حَ صَ)
ابوالهندام مروان بن سلیمان بن یحیی بن ابی حفصۀ شاعر (105-182 یا 181 ه. ق.). اصلاً ایرانی و جد او ابوحفصه از مردم اصطخر فارس بوده. در زمان عثمان به کودکی او را به مدینه بردند و بعضی گویند طبیبی یهودی بوده از موالی سموأل بن عادیا و در زمان عثمان اسلام آورده و قول اول صحیح است چه سموأل اقلاً صد سال قبل از عثمان میزیسته ست. ابن ابی حفصه شاعری معروف به وده و او را از فصحای رتبۀ اول شمرند. و معن بن زائده یک قصیدۀ او را سیصدهزار درم صلت بخشیده است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ اَ حِ لَ)
احمد بن یحیی شهاب الدین ابوالعباس تلمسانی حنبلی 725- 776 ه. ق.). ادیب و شاعر صاحب کتاب سکردان السلطان و دیوان الصبابه که مجموعه ای از غزلها و اخبار عشاق مشهور است
لغت نامه دهخدا